بازاریابی اجتماعی به عنوان یکی از شاخههای پرکاربرد و سودمند دانش بازاریابی، میتواند سهمیموثر در راهکارها و سیاستهای اجرایی امروز برای کنترل و مقابله با بیماری کرونا داشته باشد. متاسفانه حضور علوم انسانی و اجتماعی در اداره این بحران چندان دیده نمیشود و پشت کردن به ظرفیتهای علمیکشور منجر به عمیقتر شدن، طولانیتری شدن و پرهزینهتر شدن مسئله خواهد شد.
بهترین ادکلن های مردانه ۲۰۲۰ برای آقایان لاکچری"اولین مورد ابتلا به ویروس کرونا در کره مریخ، یک مسافر ایرانی بود". این جمله طنز و بامزه، تنها یکی از هزاران نظر درج شده در صفحه ایسنتاگرام بیبیسی فارسی در اعتراض به نحوه تولید خبر توسط این بنگاه خبرپراکنی وابسته به دولت انگلیس است. صفحهای با حدود هشت میلیون نفر دنبال کننده که یکی از صفحات پرطرفدار ایسنتاگرام به شمار آمده و تمام تلاش خود را برای ناامید کردن ایرانیان در وضعیت موجود به کار بسته است.
منو توصیف کن !!!ماجرای دختر آبی تمام شد. این اتفاق، ابعاد چند وجهی و تو در تویی دارد. اما آنچه که در اینجا محل توجه است، نقش سلبریتیها در پمپاژ رسانهای و انتشار نفرت پراکنی نسبت به عملکرد حکومت در این خصوص است. سلبریتیها به عنوان مداخلهگرهای کنترل نشدهای هستند که ظرفیت بسیاری برای ایجاد انواع بحرانهای اجتماعی در ایران را دارند. آنها نقشی موثر در رهبری تغییرات رفتاری در موضوعات متنوع از انتخابات گرفته تا سبک زندگی و نوع پوشش و ... دارند. بدون آن که صلاحیت آن را داشته باشند که به عنوان الگو و نمونه رفتاری برای جامعه معرفی شوند. در چند دهه اخیر نیز رسانه ملی، سلبریتیها را تا جایی که توانسته است بالای دست برده و به مردم نشان داده است. در بسیاری از برنامههای تلویزیونی سلبریتیها حضور دارند؛ تفاوتی هم نمیکند که برنامه تحویل عید نوروز باشد یا عید فطر. گذشته از این مهربانی حکومت برای دامن زدن به قدرت رسانهای و شهرت سلبریتیها، با لغو ممنوعیت به کارگیری سلبریتیها در تبلیغات تجاری در دولت دهم، به نهایت خود رسید. این میزان عطوفت یک حکومت به سلبریتیهای داخلی به نظر نمیرسد در هیچ جای دنیا سابقه داشته باشد. آنان به راستی فرزند خوانده رسانه ملی هستند هر چند در واقعیت زندگی شان، چندان دلبسته و وابسته به آرمان و اهداف کشور نباشند.
اولین مورد ابتلا به ویروس کرونا در کره مریخ، یک مسافر ایرانی بود!هیچ چیز برای دین خطرناک تر از پوشاندن لباس دین بر تن سکولاریزم نیست. سکولاریزم دینی، بریدن سر دین با خود دین است؛ دینی که قرار بود در مقابل ظلم قیام کند و نگذارد که مردم تا تحقق اقامه قسط و عدل و استقرار هدایت الهی ساکت بماند. از این جهت نفی سکولاریزم در نهادهای دینی نظیر حوزه، منبر و هیئت بسیار مهم و جدی است.
آیا رسانه ملی فرزندخوانده های ناخلف خود را خواهد کشت؟تعداد صفحات : 0